تردید در مرز

نگاهی به نمایشگاه سرامیک بنیان "مرز"

نگاهی به نمایشگاه سرامیک بنیان
مجید فروغی: نمایشگاه سرامیک بنیان "مرز" از نشانه، نماد و استعاره بهره گرفته تا بر بی‌مرزی تاکید کند
چهارشنبه ۰۴ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۹
کد خبر :  ۱۲۳۵۳



بیان یک مفهوم یا تاکید بر امری گاهی با دستمایه قرار دادن ضد و نقیض آن انجام می‌شود، مثل کاری که نمایشگاه "مرز" کرده است. نمایشگاه سرامیک بنیان "مرز" که در خانه هنرمندان ایران برگزار شده از عنوان و نشانه، نماد و استعاره بهره گرفته تا بر بی‌مرزی و نزدیکی تاکید کند. کلیت نمایشگاه، سفال و هنر کاربردی را به هنر معاصر پیوند می‌زند و نظر و دیدگاهی را که معتقد است سفال و سرامیک متعلق به گذشته است و مرز می‌کشد تا نسبت آن را با امروز منکر شود، دچار تردید می‌کند. مرز طولانی زمانی را بر می‌دارد و سفال را تا امروز می‌آورد. این مشخصه در تک تک آثار نمایشگاه هم وجود دارد تا بازدیدکننده نمایشگاه به عنوان یک گزینش‌گر و تجربه‌گر درگیر مرز و فاصله با بی‌مرزی و نزدیکی سیاهی و سپیدی، گذشته و امروز، درست و نادرست، حق و ناحق، خالص و ناخالص و ... شود و به جای مرز مشخص و پررنگ جداکننده دو مقوله و پدیده، یک طیف خاکستری، نامشخص و مبهم را تجربه کند. این از مشخصه‌هایی است که آثار را به هنر معاصر سوق می‌دهد، بیننده نمایشگاه و آثار با تردید مواجه می‌شود، کدام خالص است و کدام ناخالص، کدام درست است و کدام نادرست؟ هم این هست و هم آن، تردید ایجاد می‌کند.

اثری از بهزاد اژدری در این نمایشگاه با عنوان "سفید، سفیدتر و سفیدترین؟؟!!!!!" به نمایش گذاشته شده است، در چند محفظه لیوان‌هایی سفید قرار گرفته و از بازدیدکنندگان خواسته است در هر محفظه را باز کنند، لیوان را نگاه کنند و بعد در محفظه را ببندند و در محفظه بعدی را باز کنند و این اتفاق تا آخرین محفظه ادامه یابد و بازدیدکننده از نظر خود سفیدترین لیوان را در برگه‌ای که شماره لیوان‌ها قرار دارد علامت بزند. اثری که مرکز و محور ندارد و فرد بازدیدکننده خود با تجربه‌ای مواجه می‌شود که کدام یک از لیوان‌ها سفیدترین است و آیا لیوانی که انتخاب می‌کند واقعا سفیدترین لیوان است؟ زوال قطعیت، تردید و تکثر از مشخصه‌های این اثر است. آیا آنچه من می‌گویم و انجام می‌دهم درست و حق است و آنچه دیگری می‌گوید و انجام می‌دهد، درست و حق نیست؟ دیگری هم می‌تواند چنین فکر کند.

اثری از رضا تائبی که قوری مشکی در محور فنجان‌های سفالی سفید قرار دارد، بعضی از فنجان‌ها خالی هستند و کف سفید آنها دیده می‌شود، کف بعضی مقداری سیاهی به چشم می‌آید، فنجان‌هایی پر شده‌اند و به شکل دایره‌ای سیاه دیده می‌شوند. هر کدام از فنجان‌ها می‌توانستند جای دیگری باشند، از سیاهی تا سفیدی فاصله‌ای نیست، فنجان‌هایی که هر کدام در یک موقعیت کلی یکسان قرار دارند، با جنس و شکل مشابه اما با تفاوت کوچکی در موقعیت سرنوشت کمی متمایزی یافته‌اند.




ارسال نظر